سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بیازماى تا دشمن آن گردى ، [ و بعضى این جمله را از رسول خدا ( ص ) روایت کرده‏اند : و آنچه تأیید مى‏کند از سخنان امیر مؤمنان ( ع ) است روایت ثعلب از ابن اعرابى است که مأمون گفت : اگر على ( ع ) نگفته بود « اخبر تقله » مى‏گفتم « أقله تخبر » . ] [نهج البلاغه]
کانون فرهنگی علی بن موسی الرضا(ع)رهنان
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» زهرا(س)



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » جواد رحیمی ( یکشنبه 89/2/12 :: ساعت 6:28 عصر )
»» رهرا(س)



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » جواد رحیمی ( چهارشنبه 89/2/8 :: ساعت 9:11 عصر )
»» شهادت حضرت زهرا(س)

ای مضمون آب وآینه ،       

  ای نجابت سبز،

    ای رایحه  صبح ،

      خورشید رو به تو نماز می گذارد

          ومهتاب بر بوریای ساده تو به تمنا می نشیند.

             ای بلندای قامت سپیده !

                 ای مفهوم سبز ولایت !

                     ای زهره !

                       ای زبان علی

                          ای اسطوره مهر

                            سلام بر صورت نیلی

                               سلام بر پهلوی شکسته

                                   وسلام بر خسوف غمگینانه تو !

 

نام : فاطمه (س)

لقب : زهرا

کنیه : ام ابیها

نام پدر :  حضرت  محمد (ص)

نام مادر : خدیجه کبری (س)

نام همسر: علی بن ابیطالب (ع)

لقب : زهرا،صدیقه،طاهره،راضیه،مرضیه،مبارکه،بتول ( لقب زهرا از شهرت بیشترى برخوردار است. )

محل ولادت : مکه خانه خدیجه

مدت عمر : 18 سال

تاریخ شهادت : 3 جمادی الثانی سال 11 هجری

علت شهادت : صدمات وارده

نام قاتل : ثانی

محل دفن : مدینه طیبه

 

در دهه فاطمیه ، ایام شهادت دخت مکرم نبی اسلام ، قرار داریم . طاهره ای  که  سراسر زندگی اش سرشار از آموزه های والای انسانی واخلاقی است . از هر سمت وسو که مورد توجه قرار گیرد، معرفت آموز است وسرمشق دهنده  است .

 

فاطمه (س) را باید به تنهایی ومطلق ومجزا از وابستگی های ارزشمندش ، تنها  به عنوان یک انسان در نظر گرفت تا پی به علو درجاتش برد وبی هیچ اغراق افسانه ای ، ارزش های آسمانی اش را درعین آنکه بر زمین خدا ودر میان خلق خدا راه می رفت وزندگی می کرد،به بررسی نشست . دختر رسول گرامی اسلام بودن ویا افتخار همسری ابر مردی چون علی را داشتن ویا مادر سلسله نورانی امامت بودن و...، اینها همه به تنهایی هر کدامشان فضیلتی گرانسنگ وبی همتاست ، اما باز در حق فاطمه ، ره انصاف ننموده ایم اگر تنها به اعتبار همین گونه فضایل قومی ونسبی اش به او بپردازیم وشخصیت وی  را با همین نگاه به قضاوت در آییم . نه ، فاطمه زهرا (س) ، خود به تنهایی باید نگریسته شود تا به گفته زیبای دکتر شریعتی _ «دانسته شود که فاطمه ، فاطمه است » . فاطمه را پاره تن رسول خدا دانستن نیز نگاهی دیگر ، که هر دو نگاه ونگرش نیز منبعث ومأخذ از تعاریف خود رسول خدا (ص) است . که هرزگاهی به تناسب مقام وموقعیت های پیش آمده ، کلامی وعبارتی را در باب مقام گرامی حضرت زهراء (س) به سلک سخن در می آورند .

 

آری فاطمه ، منسوب به پیامبر است . عزیز وپاره تن رسول خدا است ، اما او به تنهایی نیز کرامتی والاتر از اینها را دارد . او خود مادر پدر خویش است . مادر همان شخصیت بزرگواری که دخترش را پاره وجود خود وقوت قلب خود می داند وبه راستی این زن  مطهره را چه صفات وخصلت های ممتاز ی مگر بوده است که چنین قابل ستایش والهام می تواند باشد ؟ از طریق  پدر وهمسر وفرزند ، به فاطمه نزدیک شدن ، یک نگاه است  واز طریق خودش واز مسیر خصوصیات فردی خودش  به او تقرب جستن ، نگاهی دیگر واما درس آموزتر وبه تحصیل شناخت حقیقی وتحقیقی از مقام ومرتبه فاطمه نزدیک تر ودقیق تر .

 

داستان حضرت فاطمه (س) ، داستان تاریخی ومنحصر به فرد یک انسان پای بند به ارزشهای والای ایمانی وانسانی است که تا سر حد جان وتوان مقید ومتعهد به مبانی فکری ودینی خود بوده است . داستان او شرح دلپذیر عواطف بلند آسمانی وروایت رویای ایمان وایثار واعتقاد انسانی است . داستان شنیدنی پارسایی وعفت وکرامت یک زن پیراسته واراسته به آرایش روحی ومعنوی است .  حکایت یک بانوی وظیفه شناس ویک همسر. ستونی است که کنار او آرامشگاه مرد زندگی است . قصه او شرح قناعت ها وبسندگی های دنیایی ودل بستن به زیور های حقیقی تر وماندنی تر است . فاطمه (س) سمبل یک بانوی ارزشمند والگو به لحاظ حضور ، مثبت وتأثیر گذار در محیط خانه ودر محیط جامعه است .

 

فاطمه (س) را باید اینگونه شناخت . از طریق خودش ودر خودش ، فاطمه را با فاطمه و در فاطمه باید به معرفت نشست . هر چند که باز هم باید گفت « ما عرف حق معرفتک » 

 

 

خلاصه ای از زندگی حضرت زهرا سلام الله :

           

مقدمه:

سلام ودرود خدا بر یگانه بانوئی که در عرش الهی محبوب ملائکه مقرب وهم کلام با برترین آنان وحامل علم خدا یعنی جبرئیل امین بود .درود بیکران خداوند بر فاطمه (س) که بهجت قلب ونور چشم رسول (ص) وعزیزترین انسان ها در پیشگاه او بود ؛ وجودی که نور پیامبر (ص) سراسر او را احاطه نموده بود واز جهت شبیه ترین مردم در رفتار وکردار به رسول خدا بود .

این چه موجودی است که رسول خدا به هنگام قیامت وصحنه محشر جبرئیل از طرف راست او ومکائیل در جانب چپ ، وامیر المؤمنین علی بن ابیطالب سلام الله علیه در جلو او ، ودو آقا، جوانان اهل بهشت ( حضرت امام حسن وحضرت امام حسین علیه السلام ) در پشت سر او حرکت می کنند واینچنین با جلالت وارد محشر می گردد وندائی از جانب حق تعالی می رسد وایشان را به خلائق معرفی می نماید تا این که وارد بهشت شود وخداوند به او می فرماید از من درخواست نما تا به تو عطا نمایم وهر آرزوئی که داری جامه عمل خواهم پوشاند واو در جواب خداوند عرض می کند ؛ تو بزرگترین آرزوی من بودی وهستی . واز خداوند تقاضا می کند که محبین مرا به آتش دوزخ مسوزان . وخداوند در جواب می فرماید : قبل از خلقت آسمان ها وزمین با خود عهد نموده ام که محبین تو را به آتش دوزخ نسوزانم .

مقصود از نقل این مطلب  آن است که ، شخصیتی که اینچنین مورد احترام خدا ورسول خدا وانبیاء الهی است وکلام ووجود وحرکات او در ملک وملکوت ودر دنیا وآخرت تاثیر می گذارد آیا بر ما نیست تا هر چه بیشتر خود را به این حقیقت نورانی نزدیک نمائیم ؛ وآیا بر جامعه ما خصوصاً خواهران محترمه ما سزاوار است که از خیل کثیر وکوثر الهی که برای همه عالم است دور باشند ؟!

زهرای عزیز عشق واردت قلبی عاشقانه ما به تو تنها نه از آن روست که تو دخت رسول اکرمی کفو علی مرتضی وام ائمه ! ونه بدان روی که حبیبه وبرگزیده پروردگاری ومظهر ولایت حضرت حق  . ونه بدان جهت که در سیر به سوی معبود ومحبوب به والاترین مرحله قرب ره یافتی . ونه بدان دلیل که رب العالمین بزرگترین فرشته مقرب را وسفیر وحی را که جبرئیل امین بود برای تسلی ودلداریت بر تو نازل فرمود . ونه برای دیگر مقامات معنوی ومراتب بندگی تو . گرچه هر یک از اینها کافی است  تا هر کس را که از منزلت انسانی بهره ای دارد ودر راه نیل به مقصد بزرگ آفرینش گام برمی دارد مجذوب تو سازد ومرغ جانش به هوای کوی تو پرواز کند . اما ارادت ومحبت ما به تو علاوه بر این از آن روست که روز سپید کرامت وحیات طیبه جامعه - خانواده خویش را مدیون توایم . دلهای دختران ما قلبهای زنان ما ودر یک کلام زندگی ما از تو نور گرفته وبا نام تو وعشق تو معنا یافته است . وخود را درپرتو شخصیت تو یافته ایم . ما اذعان داریم که همه چیزمان از تو وبیت تو ومکتب توست . همان بیت محقر وگلی . لکن معطر ومنور واز تمامی جهان خلقت والاتر وبرتر !

وتمام ارزش آن خانه کوچک ومحقر وگلی همین است که خانه دل ووجود انسانها را نور وفضیلت بخشیده وبسوی مبدا آفرینش راه نموده است . آری زهرای مظلوم وبال وپر شکسته ! زنان ودختران ما سپیده انسانیت وفجر فضیلت خویش را مدیون تواند. توئی الگو واسوه  ووالا. تو با مبارزه قهرمانانه خویش راه ظلم ستیزی را به آنان آموختی ! وبا عبادت ، عفاف ، عصمت وحجاب خویش مسیر تکامل واوج عظمت یک زن را به جهان نشان دادی ! وبا زهد وبی اعتنائی به مظاهر فریبنده مادی دنیا ارزش والائی انسان را تبلور بخشیدی ، وبا حمایت از دین خدا وانقلاب پیامبر وامام خویش وتحمل سختی ها وناملایمات به مبارزه برخاستی وبا علم ومعرفت خود بلندای منزلت انسانی را بخصوص برای زنان تبیین کردی وبا ارجمندترین شیوه خانه داری ، شوهرداری ، تربیت وپرورش فرزندان شیوه جهاد زن در اسلام را به نمایش گذاشتی ودر یک کلام در تمام ابعاد وشئون زندگی ، بهترین وارزشمندترین روش زندگی وحیات زیبای انسانی را برای همیشه به انسانها آموختی !

ریشه عشق ما وعلاقه ما به تو حکایتگر ارتباط  ما با یک تاریخ است .

او برترین بانوی جهان ، و بانوی بهشتی بوده است . فاطمه محبوبترین افراد نزد پیامبر بود ، آنچنان که پیامبر اکرم (ص) فرموده : فاطمه پاره تن من وروشنی دیده ومیوه دل من است . آنچه او را ناراحت کند مرا ناراحت می کند و آنچه شادش کند ، مرا شاد می کند ؛ او نخستین کس از اهل بیت من است که به من می پیوندد.

 

حکایاتی از آئین همسرداری وادب زهرا (س):

الف - زهرا از دیدگاه علی (ع) :

پاسخ صریح وزیبای علی (ع) به پیامبر (ص) در فردای عروسی ، فاطمه را بهترین یار ومدد کاردر طاعت حق معرفی می کند . وقتی که پیامبر (ص) از او پرسید : زهرا را چگونه یافتی ؟ عرض کرد : نعم العون علی طاعه الله . فاطمه چه خوب یاوری برای طاعت الهی است ..

 

 

ب -  ایثار وتعاون زهرا (س) :

ایثار واز خودگذشتگی یکی از مهمترین عوامل استحکام روابط میان اعضای یک مجموعه است ، نمونه ای از ایثار وگذشت در زندگی هر انسانی نشانه بزرگی روح وعلو همت اوست . در زندگی فاطمه (س) وایثار در برابر شوی بزرگش نمونه های بارزی به چشم می خورد . هنگامی که پیامبر آندو را مشغول کار دید از آنها پرسید کدامیک از شما خسته ترید ؟ هر یک از آنها دیگری را مقدم دانسته واو را خسته از مشقت کار ذکر کرد.

 

د - تقسیم کار:

یکی از نمادهای زندگی مشترک زندگی علی (ع) وفاطمه (س) تقسیم مطلوب وظایف ناشی از زندگی مشترک بود . وقتی که پیامبر تقاضا کردند تا کارها را میان آن دو تقسیم کند ، رسول خدا (ص) کارهای خانه را به فاطمه (س) سپرد ومسئولیت خارج از منزل را به علی (ع) واگذار کرد . زهرا (س) بارها اظهار خشنودی می کرد ورضایت خود را از تقسیم ابراز می داشت .

 

ذ - محبت به همسر (رعایت یکدیگر ) :

پیامبر اکرم (ص) بارها دختر وداماد گرامی اش را به محبت یکدیگر سفارش می فرمود . روزی به زهرا فرمودند : دخترم شوهر تو بهترین همسرهاست تو را از نافرمانی او بر حذر می دارم . سپس به علی (ع) فرمود : علی جان به همسرت مهربانی کن زیرا فاطمه پاره تن من است . رنج او رنج من است وشادی او خشنودی من است .

 

ه - رازداری زهرا (س):

روزی فاطمه (س) به حضورپدرش رسید در حالیکه آثار ضعف وگرسنگی از چهره فرخنده اش نمایان بود . رسول خدا (ص) با مشاهده این حالت دستهایش را به سوی آسمان بلند نمود وگفت : خدایا گرسنگی فرزندم را به سیری تبدیل کن ووضع او را سامان بده .

آری زهرا (س) از فقر خانه علی شکوه نمی کند وپیامبر بدون اینکه زهرا سخنی یه او بگوید از ضعف وگرسنگی او باخبر می شود . که این خود یکی از نمونه های پایبندی یه اساس واسرار خانواده است .

 

ز- فداکاری وصبر بر فقر :

صبح یکی از روزها که علی (ع) وفاطمه در کنار هم بودند علی (ع) برای رفع گرسنگی شدید خود از همسرش غذایی را طلب کرد . زهرا (س) گفت : خود دو روز است که چیزی نخورده ام وهر چه در خانه بود برای شما وفرزندان آورده ام .

علی (ع) فرمود : چرا مرا از این امر آگاه نساختی ، تا برای تهیه غذا اندیشه کنم . زهرا (س) پاسخ داد : از خدای خود شرم کردم که چیزی از تو بخواهم که انجام آن برای تو دشوار باشد .

 

ح - نگاه شفا وروح بخش :

امیرالمؤمنین (ع) می فرمایند : هیچ گاه فاطمه از من نرنجید. واو نیز هرگز مرا نرنجاند . او را به هیچ کاری نرنجاند. او را به هیچ کاری مجبور نکردم . وهر گاه بصورت ورخساره اش نظاره می کردم تمام غصه های من برطرف می شد . ودردهایم را فراموش می کردم . بخدا قسم هرگز کاری نکردم که فاطمه خشمگین شود . او نیز هیچ گاه مرا خشمگین نکرد . آری فاطمه (س) برای ایجاد یک محیط آرام وبا صفا در درون خانه بود وآنچه می گفت در جهت اهداف همسر فداکار ودلاورش بود .

 

ط- تقویت روانی شوهر مجاهد :

هنگامی که علی (ع) از جبهه باز می گردد. فاطمه (س) به استقبال اومی رود وبا رویی گشاده ولبخند حاکی از رضایت وافتخار به او مینگرد ، لباس وشمشیر خون آلود او را می شوید واز حوادث میدان جنگ می پرسد . وبدین وسیله نقش خود را در جهاد سرنوشت ساز اسلام ودر تقویت روانی شوی مجاهدش ایفا می کند .

 

ی - تسلیم اختیارات شوهر :

خلیفه اول ودوم چندین بار تقاضای ملاقات حضرت فاطمه (س) کرده بودند وفاطمه نپذیرفته بودند . علی (ع) در آخرین روزهای واپسین عمر زهرا (س) نزد او آمد وتقاضای آنان را برای ملاقات با فاطمه بازگو کرد واز او اجازه خواست . زهرا (س) چنین گفت : خانه از آن شما ودر اختیار شمایم آنچه خود صلاح می دانی عمل کن

 

ک - محبت به همسر :

 روزی پیامبر از فاطمه سلام الله پرسید شوهرت با تو چگونه است ؟ فاطمه (س) عرض کرد: خوب است اما زنان قریش مرا با ازدواج با کسی که دستش از مال دنیا خالی است سرزنش می کنند . پیامبر فرمود : دخترم شوهر تو بهترین همسرهاست . به او محبت کن ! تو را از نافرمانی او برحذر می دارم .

 

ر- زهرا (س) وتربیت فرزندان : ( وراثت در شخصیت فرزندان زهرا (س) ) :

یکی از عوامل موثر در تشکیل شخصیت فرزندان زهرا (س) وراثت است . زیرا در این خانواده مادر از مقام عصمت بهره مند است . در وجود مطهر او هیچ رجس وگناهی راه ندارد . چنانچه در زیازت امام حسین (ع) داریم که : گواهی می دهم که شما در اصلاب پاک وارحام مطهر بودید وهیچ غباری از شرک وجهالت بر دامن شما ننشست .

 

ن_ زهرا مادری پاکدامن : 

امام حسین (ع) در روز عاشورا حقیقتی را بازگو کرد تا از آن طریق بر حقانیت خود تاکید ورزد . بدین جهت در آن روز تاریخی فرمود : شهامت ، آزاد منشی وکرامت خود را مرهون پاکدامنی وطهارت مادرم زهرا ( س ) هستم .

 

س - اعتقاد به عقیقه :

حضرت زهرا (س) هرگاه صاحب فرزندی می شد برای او گوسفندی را عقیقه می داد . سپس روز هفتم تولد هر یک از عزیزانش ، سر او را می تراشید وبرابر وزن موهای او نقره صدقه می داد . برای همسایه ها هدیه می فرستاد ودیگران را در شادی خود سهیم می نمود .

 

ع - عواطف مادری ونقش آن در تربیت فرزند :

سلمان می گوید : روزی فاطمه زهرا(س) را دیدم که مشغول آسیاب بود . در این هنگام فرزندش حسین گریه کرد وبیتابی نمود . عرض کردم برای کمک به شما آسیاب می کنم یا بچه را آرام می نمایم . ایشان فرمود من به آرام کردن فرزند اولی هستم . شما آسیاب را بچرخانید .

 

ص - بازی وتحرک :

حضرت فاطمه (س) با فرزندانش همبازی می شد وبه این نکته توجه داشت که در بازی نوع الفاظ وحرکات مادر سرمشق کودک قرار می گیرد . نقل شده است که حضرت با فرزندش امام حسن (ع) بازی می کرد واو را بالا می انداخت وبرایش شعر می خواند .

 

ق - رعایت عدالت در میان کودکان :

روزی امام حسن (ع) نزد پیامبر آمد واظهار تشنگی کرد وتقاضای آب نمود . رسول خدا (ص) بی درنگ برخاسته وظرفی برداشت واز گوسفندی مقداری شیر دوشید وبه امام حسن (ع) داد و در این هنگام که امام حسین (ع) خواست تا ظرف شیر برادرش را بگیرد . اما پیامبر در حمایت از امام حسن (ع) مانع گرفتن ظرف او شد . فاطمه (س) عرض کرد گویا حسن برای شما عزیزتر است . پیامبر فرمود ند : هر دو برایم عزیز ومحبوبند . چون اول حسن تقاضای آب کرد او را مقدم داشتم .

 

سخنان برگزیده از حضرت زهرا (س):

در خدمت مادر باش  زیرا بهشت در زیر پای مادران است .

آن گاه در که روز قیامت برانگیخته شوم ، گناهکاران امت پیامبر اسلام را شفاعت خواهم کرد.

اگر به آنچه تو را به آن فرمان می دهیم عمل کنی واز آنچه بر حذر می داریم دوری کنی ، از شیعیان مایی والا هرگز.

از دنیای شما محبت سه چیز در دل من نهاده شد ؛ تلاوت قرآن ، نگاه به چهره پیامبر خدا وانفاق در راه خدا .

خوش رویی در هنگام روبه رو شدن با مؤمن ، بهشت را بر فرد خوش رو واجب می کند .

 

یا فاطمة الزهرا یا بنت محمد یا قرة عین الرسول یا سیدتنا و مولاتنا انا توجهنا و استشفعنا بک الى الله و قدمناک بین یدى حاجاتنا .یا وجیهة عندالله اشفعى لنا عندالله .

والسلام

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » جواد رحیمی ( چهارشنبه 89/2/8 :: ساعت 9:9 عصر )
»» زینب(س)



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » جواد رحیمی ( شنبه 89/1/28 :: ساعت 3:13 عصر )
»» زینب(س) و صبر

زینب (س) و صبر

صبر

کربلا در دو نگاه ـ زینب و دو مخاطب

 

صبر

خداوند برای خصوصیات و ویژگی های اخلاقی ، الگوهایی در عالم تعبیه فرموده که هر کس ، در هر کجا با نظر به اُفق بلند الگو ، بتواند خود را در مسیر جاذبیت آن قرار دهد و به طور مداوم و به عشق رسیدن به سرحدّات الگو از تکاپو و تلاش باز نایستد.

 

صبر در متون دینی دارای سه شعبه می باشد:

صبر در مصیبت ، صبر در طاعت و صبر بر معصیت.

 

جهان آدمیزادگان بدون درد و رنج متصور نیست. پیمانه­ی هر کسی تا بدان­جا که گنجایش و وسع داشته باشد، با گرفتاری­ها در هم آمیخته است؛ )لقد خلقنا الانسان فی کبد) (1)

مصیبت ها کیمیا صفت، مس وجود آدمیان را به طلا مبدل می کنند، ولی اگر مقیاس کربلا نبود و اگر زینب(س) نبود چه بسیار مردان و زنانی که در نیمهء راه باز می ماندند. کربلا تا قیامت مقیاس همگان است تا گرفتاری ها و مشقات خود را با آن توزین کرده و از فشار روحی بر خود بکاهند.

اما صبر چیست؟ صبر در چنان موضعی نشستن حالتی در آدمی است که در اولین مواجهه اش با گرفتاری بتواند تعادل روحی خود را بازیابد و آن گاه واکنش مناسب و به جا اتخاذ نماید.

بسیاری از مردم در دو حالت ، فرصت های گرانبها را از کف داده اند ؛ یکی در هیجانات شادی آور مفرط و دیگری در اوج غم های جان فزا. صبر بهترین وسیله برای رسیدن به موازنهء روانی و استفاده از فرصت ها در این دو حالت است ولی زینب(س) به بهترین شکل از فرصت ها بهره جست. برای بیان این منظور کلام خود را با استمداد از تاریخ توسعه می دهیم:

کربلا در دو نگاه ؛ زینب(س) و دو مخاطب ؛

حضرت زینب (س)دو نگاه به کربلا دارد. در یک نگاه ، کربلا دریای خون و لختهء مصیبت است: أتدَرون أیَّ کبد لمحمّد فریتم وأیَّ دم  له سفکتم، وأیَّ ...؟ آیا می دانید چه جگری از پیغمبر(ص) پاره پاره کردید و چه خونی از او ریختید؟ (2)

مصیبت آن قدر بزرگ است که رگ و پی ستون دیانت را از هم گسیخته و افلاک و زمین بر اساس شعور باطنی خود که نور وجودشان را از نور وجود او ستانده اند، نزدیک است که عنان وجود از کف بدهند.(3)

در این نگاه دل دریایی زینب سخت طوفانی است و کلام جانگداز او در پاسخ عبیدالله ملعون از ژرفای غم او حکایت دارد:

« لقد قتلت کهلی و قطعت فرعی و اجتثثت اصلی فان یشفک هذا فقد اشتفیت یابن مرجانه(4)؛ به راستی که بزرگم را کشتی و شاخه ام را قطع کردی و ریشه ام را کندی ، اگر این تو را شفا می دهد شفا بگیر ، ای پسر مرجانه »

این جا او به صبر نیاز دارد چرا که تنها رسول توانای دیار ثارالله است. او صبر پیشه می کند و بعد بهترین کلام را بر زبان می راند، بهترین سکوت را عملی می سازد، بهترین نگاه ، بهترین گریه ، بهترین فریاد و بهترین مرثیه را شیوهء خود می سازد.

این درس صبر زینب(س) است. نه آن که در بایگانی عواطف خود ، از زینب صبور سپیدموی غصه داری بسازیم که در گوشهء تاریخ کز کرده ، بر برادران و فرزندان ... مویه می کند.

صبر زینب یک شورش بر اساس حیاتی معقول است که همواره در بحرانی ترین شرایط، بهترین جهت را برای تاریخ و زمانه ساخته و پرداخته کرده و عالمی را درس داده است.

ولی این صبر چگونه ممکن است؟ چگونه آن دل طوفان زده را می توان به اختیار عقل و خرد درآورد؟

چرا دستگاه ادراک ما از چشم و گوش و دل و عقل ، همه و همه در مواقعی نه این چنین که مواقعی نازل تر، دیگر در اختیار هیچ فرماندهی نیست: «من عشق شیئاً اعشی بصره و اعمی قلبه فهو ینظر بعین غیر صحیحة ویسمع باذن غیر سمیعة قد خرقت الشهوات وعقله » (5)

سرّ این صبوری در نگاه دیگر زینب به کربلاست که مخاطبی دیگر دارد. بانویی که وقتی بر عمرسعد خطابه می خواند مصیبت را بزرگ تر از فهم و عقل او می شمرد. اویی که وقتی ندبه می کند و مویه می سازد، اسبان نیز طاقت شنیدن ناله اش را ندارند...(6)

زمانی که فقط خود اوست و خدا و کشتهء غرقه به خونش، دستان خود را به زیر آن پاره پاره تن می برد و تمام وجودش غرق در محبت و معرفت به خداوند التماس می کند: «ربنا تقبل منا هذا القربان»(7)

حضرت زینب(س) شاگرد کلاس خطابهء امام علی(ع) است. او شاگرد زیرک و فطن مکتب امام علی (ع) ، که از الف الفبای آن کلاس احدیّت را فهمیده است. او بارها و بارها از پدر شنیده و از رفتارش خوانده و حتی فکر و اندیشه­ی علی را گمانه زده که:  «عظم الخالق فی أنفسهم فصغر مادونه فی أعینهم» (8) اگر خدا در جان کسی بزرگ شد؛ غیر خدا هر آنچه که هست در مشاعر او کوچک است. و خداوند در جان زینب (س)  بسی بزرگ است. در مقیاس با خداست که حجت او کم است. دیدهء خدابین زینب(س) است که در جوار خداوند هیچ بزرگی را نمی بیند این ایمان و باور است که زینب(س) را به چنان صبوری فرا می خواند و صبوری او عین علم اوست ، نه به مانند کسی که از روی جهل و عدم آگاهی از عمق مصیبت، صبوری به خرج دهد.

در این بین توجه به این مهم، اساسی است که زینب آن چنان در بستر تربیت فاطمی و علوی به تعادل قوا رسیده که همهء ظرفیت ها  انسانی و زنانگی او یکی جا و متوازن رشد نموده است.

آن بی بی دو عالم زنی است که در اوج مستوریت و عفت و حیا رشد کرده و در مدار تعالی، ویژگی های زنانگی اش بالیده است. در عین حال تعلیم حیا و عفت و پوشش در فرهنگ تربیتی خانهء فاطمه(س) به هیچ وجه به معنای انزوا، بی توجهی به مصالح اجتماعی اسلام، عدم شکوفایی خصایص انسانی و روحیهء شهامت و رشادت نیست. چه این که زینب کبری(س) در عین حرکت تام در مسیر زنانگی و رعایت همهء حریم ها، به دقت مقتضی آن چنان شهامت از خود نشان داده و با درایت و تدبیرش نظم مورد نظر فرهنگ عاشورا را در پی گرفته که همگان را متعجب کرده است. از نظر ما این ویژگی، خصیصهء تربیت فاطمی و علوی است.

در بیان صبر بر معصیت کلام را طولانی نمی کنیم که زینب سرشار از شراب طهور محبت و صاحب ولایت است و این مقام با هیچ گناهی جمع نمی گردد که فرمود: )لاینال عهدی الظالمین((9)

در صبر بر طاعت نیز به ذکر این مورد بسنده می کنیم که آن بانویی که مصیبات کمر او را خمیده کرده و سختی بار رسالت او را آزرده، سفر پر خطر و سهمگین شام را پشت سر گذارده، مجالس میگساری و سرمستی را نظاره کرده و تمام این ها هر کدام بر جام بلایش افزوده وقتی در شام مستقر می شود، در آن خرابه مشغول عبادت می گردد و امام سجاد(ع) بر حضرتش وارد شده ، دیدند آن بی بی باز هم نشسته نماز می خوانند:

_ عمه جان نشسته نماز می خوانید؟

_ ای عزیز برادرم ، از فرط گرسنگی بر قدم هایم راست نمی گردم



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » جواد رحیمی ( شنبه 89/1/28 :: ساعت 3:3 عصر )
»» عید نوروز در روایات

عید نوروز چگونه شکل گرفت

انسان‏، از نخستین ادوار زندگی اجتماعی، متوجه بازگشت و تکرار برخی از رویدادهای طبیعی، یعنی تکرار فصول شد. نیاز به محاسبه در دوران کشاورزی ، یعنی نیاز به دانستن زمان کاشت و برداشت، فصل بندی ها و تقویم دهقانی و زراعی را به وجود آورد. نخستین محاسبه فصل ها، بی گمان در همه جوامع با گردش ماه که تغییر آن آسانتر دیده می شد صورت گرفت. و بالاخره در نتیجه نارسایی ها و ناهماهنگی هایی که تقویم قمری، با تقویم دهقانی داشت، محاسبه و تنظیم تقویم بر اساس گردش خورشید صورت پذیرفت. سال در نزد ایرانیان از زمانی نسبتا کهن به چهار فصل سه ماهه تقسیم شده و همان طور که ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده است آغاز سال ایرانی از زمان خلقت انسان ( یعنی ابتدای هزاره هفتم از تاریخ عالم) روز هرمز از ماه فروردین بود، وقتی که آفتاب در نصف النهار ، در نقطه اعتدال ربیعی ، و طالع سرطان بود.

 پیدایش جشن نوروز 

جشن نوروز را به نخستین پادشاهان نسبت می دهند. شاعران و نویسندگان قرن چهارم و پنجم هجری چون فردوسی، عنصری، بیرونی، طبری و بسیاری دیگر که منبع تاریخی و اسطوره ای آنان بی گمان ادبیات پیش از اسلام بوده ، نوروز را از زمان پادشاهی جمشید می دانند.

در خور یادآوری است که جشن نوروز پیش از جمشید نیز برگزار می شده و ابوریحان نیز با آن که جشن را به جمشید منسوب می کند یادآور می شود که : «آن روز که روز تازه ای بود جمشید عید گرفت؛ اگر چه پیش از آن هم نوروز بزرگ و معظم بود».

روایت های اسلامی درباره نوروز

آورده اند که در زمان حضرت رسول (ص) در نوروز جامی سیمین که پر از حلوا بود برای پیغمبر هدیه آوردند و آن حضرت پرسید که این چیست؟ گفتند که امروز نوروز است. پرسید که نوروز چیست؟ گفتند عید بزرگ ایرانیان. فرمود: آری، در این روز بود که خداوند عسکره را زنده کرد. پرسیدند عسکره چیست؟ فرمود عسکره هزاران مردمی بودند که از ترس مرگ ترک دیار کرده و سر به بیابان نهادند و خداوند به آنان گفت بمیرید و مردند. سپس آنان را زنده کرد وابرها را فرمود که به آنان ببارند از این روست که پاشیدن آب در این روز رسم شده. سپس از آن حلوا تناول کرد و جام را میان اصحاب خود قسمت کرده و گفت کاش هر روزی بر ما نوروز بود.

و نیز حدیثی است از معلی بن خنیس که گفت: روز نوروز بر حضرت جعفر بن محمد صادق در آمدم گفت آیا این روز را می شناسی؟ گفتم این روزی است که ایرانیان آن را بزرگ می دارند و به یکدیگر هدیه می دهند. پس حضرت صادق گفت سوگند به خداوند که این بزرگداشت نوروز به علت امری کهن است که برایت بازگو می کنم تا آن را دریابی. پس گفت: ای معلی ، روز نوروز روزی است که خداوند از بندگان خود پیمان گرفت که او را بپرستند و او را شریک و انبازی نگیرند و به پیامبران و راهنمایان او بگروند. همان روزی است که آفتاب در آن طلوع کرد و بادها وزیدن گرفت و زمین در آن شکوفا و درخشان شد. همان روزی است که کشتی نوح در کوه آرام گرفت. همان روزی است که پیامبر خدا، امیر المومنین علی (ع) را بر دوش خود گرفت تا بت های قریش را از کعبه به زیر افکند. چنان که ابراهیم نیز این کار را کرد. همان روزی است که خداوند به یاران خود فرمود تا با علی (ع) به عنوان امیر المومنین بیعت کنند. همان روزی است که قائم آل محمد (ص) و اولیای امر در آن ظهور می کنند و همان روزی است که قائم بر دجال پیروز می شود و او را در کنار کوفه بر دار می کشد و هیچ نوروزی نیست که ما در آن متوقع گشایش و فرجی نباشیم، زیرا نوروز از روزهای ما و شیعیان ماست.

جشن نوروز

جشن نوروز دست کم یک یا دو هفته ادامه دارد. ابوریحان بیرونی مدت برگزاری جشن نوروز را پس از جمشید یک ماه می نویسد: « چون جم درگذشت پادشاهان همه روزهای این ماه را عید گرفتند. عیدها را شش بخش نمودند: 5 روز نخست را به پادشاهان اختصاص دادند، 5 روز دوم را به اشراف، 5 روز سوم را به خادمان و کارکنان پادشاهی، 5 روز چهارم را به ندیمان و درباریان ، 5 روز پنجم را به توده مردم و پنجه ششم را به برزگران. ولی برگزاری مراسم نوروزی امروز، دست کم از پنجه و «چهارشنبه آخر سال» آغاز می شود و در «سیزده بدر» پایان می پذیرد. ازآداب و رسوم کهن پیش از نوروز باید از پنجه، چهارشنبه سوری و خانه تکانی یاد کرد.

پنجه (خمسه مسترقه)

بنابر سالنمای کهن ایران هر یک از 12 ماه سال 30 روز است و پنج روز باقیمانده سال را پنجه، پنجک، یا خمسه مسترقه، گویند. این پنج روز را خمسه مسترقه نامند از آن جهت که در هیچ یک از ماه ها حساب نمی شود. مراسم پنجه تا سال 1304 ، که تقویم رسمی شش ماه اول سال را سی و یک روز قرارداد، برگزار می شد.

میر نوروزی

از جمله آیین های این جشن 5 روزه، که در شمار روزهای سال و ماه و کار نبود، برای شوخی و سرگرمی حاکم و امیری انتخاب می کردند که رفتار و دستورهایش خنده آور بود و در پایان جشن از ترس آزار مردمان فرار می کرد. ابوریحان از مردی بی ریش یاد می کند که با جامه و آرایشی شگفت انگیز و خنده آور در نخستین روز بهار مردم را سرگرم می کرد و چیزی می گرفت. و هم اوست که حافظ به عنوان « میرنوروزی» دوران حکومتش را « بیش از 5 روز» نمی داند.

از برگزاری رسم میر نوروزی، تا لااقل 70 سال پیش آگاهی داریم. بی گمان کسانی را که در روزهای نخست فروردین، با لباس های قرمز رنگ و صورت سیاه شده در کوچه و گذر وخیابان می بینیم که با دایره زدن و خواندن و رقصیدن مردم را سرگرم می کنند و پولی می گیرند بازمانده شوخی ها و سرگرمی های انتخاب «میر نوروزی» و «حاکم پنج روزه » است که تنها در روزهای جشن نوروزی دیده می شوند و آنان در شعرهای خود می گویند: «حاجی فیروزه، عید نوروزه، سالی چند روزه».

منبع : مجله موفقیت



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » جواد رحیمی ( سه شنبه 88/12/25 :: ساعت 11:48 صبح )
»» دیدار رهبر معظم انقلاب با اعضای مجلس خبرگان

حضرت آیت الله خامنه ای بردعوت از همه افراد در چارچوب نظام تاکیدکردند
 
 

   
.

اجتماعی: مقام معظم رهبری، نظام اسلامی را کشتی نجات خواندند و بر دعوت از همه افراد و عناصر برای حضور در چارچوب نظام تاکید کردند.

به گزارش خبرگزاری شبستان،حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، صبح امروز در دیدار رییس و اعضای مجلس خبرگان، در سخنان مهمی، نظام اسلامی را نظامی مبتنی بر اطاعت از پروردگار و نقشه و هندسه الهی خواندند و با اشاره به فتنه پس از انتخابات تأکید کردند: مسئله اساسی، حفظ هویت نظام و مرزها و شاخص های آن است و کسانیکه هندسه و هویت نظام را که در قانون اساسی و حکمیت و داوری قانون متبلور شده است قبول دارند جزو مجموعه نظام بشمار می آیند اما افرادی که با حرف و عمل و تحریک، این مبانی را زیر پا می گذارند به دست خودشان صلاحیت حضور در مجموعه عظیم نظام را از دست می دهند.

رهبر انقلاب اسلامی، آیه شریفه" اطیعوا الله و اطیعوا الرسول" را اساس و مبنای نظام اسلامی دانستند و افزودند: اطاعت از" خط و نقشه پروردگار برای سعادت جوامع انسانی"، مرتبه ای بالاتر از اطاعت در مسایل و عبادات فردی دارد و تحقق آن نیازمند تلاش جمعی یک ملت است و "جمهوری اسلامی ایران" نیز نتیجه و تبلور اطاعت از راه و هندسه الهی است.

ایشان، در تبیین اهمیت حیاتی اطاعت از راه و برنامه پروردگار در سرنوشت یک ملت خاطرنشان کردند: در نظامهای اجتماعی غلط و غیرالهی، اقدامات فردی نمی تواند کشور و جامعه را به سعادت برساند اما در نظامهای متکی بر نقشه الهی، تخلفات فردی قابل اصلاح و مشکلات و نقائص قابل رفع است و این واقعیت، اهمیت بی نظیر تشکیل نظام مبتنی بر نقشه الهی را در سعادت ملتها اثبات می کند.

حضرت آیت الله خامنه ای حفظ اصل نظام و مرزهای هویتی آن را، چالش واقعی و اصلی ملت ایران با زورگویان جهانی در سی ویک سال اخیر بر شمردند و افزودند: وجود نظام اسلامی و آثار پربرکت آن در بیداری و تحرک دنیای اسلام، منافع مستکبران عالم را به خطر انداخته و همه ظالمان و مستبدان جهان را به همدستی و معارضه شدید با جمهوری اسلامی کشانده است لذا همه باید در حفظ و تحکیم نظام و ارکان آن، تمام تلاش خود را به کار گیرند.

ایشان با تأکید بر توحید به عنوان پایه اصلی نظام، عدالت و کرامت انسان و خواسته ها و آرای مردم را پایه های دیگر نظام اسلامی خواندند و افزودند: در پرتو این نگاه اسلامی، نقش و حضور مردم و مظهر مهم آن یعنی انتخابات ،از مسایل اصلی جامعه و کشور به شمار می آید و به همین علت انتخابات در جمهوری اسلامی، امری واقعی است نه صوری و تقلیدی.

رهبر انقلاب اسلامی، با اشاره به فرمان امام علی (ع) به مالک اشتر درباره ترجیح دادن رضایت عامه بر خواست خواص افزودند: اساس انتخابات، حضور مردم و دخالت دادن آرای عامه در مسائل کشور است که این مسئله آثار پربرکتی از جمله ناامیدی روزافزون دشمن از مقابله با نظام را به همراه می اورد.

رهبر انقلاب اسلامی اساس فتنه پس از انتخابات را، نفی آرای مردم، خدشه وارد آوردن به حضور ملت و اتهام و تهمت به نظام برشمردند و تأکید کردند: افرادی با ارتکاب این گناه بزرگ حاضر نشدند در مقابل قانون، " داور و شیوه داوری که قانون تعیین کرده است"، تسلیم شوند.

حضرت آیت الله خامنه ای در تشریح آثار مثبت انتخابات در نظام اسلامی ،آرای مردم در انتخابات را نتیجه تشخیص خود آنها دانستند و افزودند: در نظام اسلامی برخلاف غالب کشورهای مدعی دمکراسی، باندهای قدرت و ثروت تعیین کننده آرای مردم نیستند و ملت به تشخیص خود تصمیم می گیرد البته ممکن است این تشخیص در موردی غلط باشد اما بهرحال تصمیم مردم است و باید در مقابل آن تسلیم بود.

ایشان، رقابت سالم، افزایش نشاط جامعه، قدرت بیشتر نظام و تحول در مدیریت را از دیگر برکات حضور مردم در انتخابات نظام اسلامی برشمردند و افزودند: بهترین شکل استمرار یک نظام اجتماعی تحول در عین ثبات است و بر همین اساس در جمهوری اسلامی ضمن حفظ ثبات و هندسه اصلی، رقابتهای انتخاباتی و تحولات ناشی از آن در چارچوب نظام صورت می گیرد و طبعاً اگر کسی در اقدامی غلط ،با شکستن این چارچوب وارد رقابتهای انتخاباتی شود از قواعد صحیح انتخاباتی خارج شده است .

حضرت آیت الله خامنه ای، مرزبندی شفاف و صریح با دشمنان نظام را از دیگر ضروریات حضور در رقابتهای انتخاباتی خواندند و افزودند: کمرنگ کردن مرزها خطایی فاحش است و باعث سردرگمی مردم می شود بنابراین باید از مخالفان نظام اعلام برائت شود و مرزها کاملاً روشن باشد.

ایشان در همین زمینه خاطرنشان کردند: اگر مرزها شفاف نشود عده ای می توانند با قصد خیانت و بدون اینکه شناخته شوند وارد چارچوب شوند ضمن اینکه عده ای دیگر نیز بدون آنکه متوجه باشند از مرزها خارج می شوند بنابراین عدم مرزبندی اشتباهی بزرگ است.

حضرت آیت الله خامنه ای ترجیح مصالح و منافع ملی بر منافع شخصی و حزبی را از دیگر ضروریات برگزاری انتخابات سالم برشمردند و تأکید کردند: انتخاباتی که با این ویژگیها انجام شود بدون شک موجب رضایت و نشاط مردم و پیشرفت کشور خواهد بود.

ایشان موقعیت کنونی نظام را در موارد فراوانی، به مراتب بهتر از گذشته خواندند و خاطرنشان کردند: امروز نفس گرم امام راحل عظیم الشأن در میان ما نیست و حادثه ای مانند دفاع مقدس نیز که موجب غیرت و جوشش مردم و جوانان می شد، وجود ندارد اما 31 سال پس از پیروزی انقلاب ،مردم و بویژه جوانان در کمال پاکی و آراستگی روحی، حماسه بی نظیر 22 بهمن امسال را بوجود می آورند و روز بزرگ و فراموش نشدنی نهم دی را می آفرینند.

ایشان با تجلیل از احساس مسئولیت، بصیرت تحسین برانگیز، غیرت، همت و آمادگی ملت بخصوص جوانان در دانشگاهها و در جامعه افزودند: مردم امسال گرمتر و متراکم تر از هر زمان به میدان شتافتند چرا که احساس خطر کردند و فهمیدند کسانی به بهانه انتخابات و مسایل بعد از آن، بر چهره نظام پنجه می کشند و افرادی که گاهی نام امام و انقلاب و نظام اسلامی را هم می آورند با حرف و عمل و تحریک، درست نقطه مقابل اهداف نظام ایستاده اند.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر لزوم قدرشناسی مسئولان از مردم افزودند: باید مبنای این حضور تعیین کننده ملت یعنی دینداری و اطاعت از خدا را درک کنیم و با خدمت و جدیت بیشتر آن را قدر بشناسیم.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به جبهه گسترده دشمنان ملت ایران افزودند: مراکزی که عمدتاً به دست صهیونیستها و کمپانیهای بین المللی کنترل می شود با همه امکانات به مقابله با نظام اسلامی ادامه می دهند و در داخل هم کسانی با تکرار حرفهای آنان، مورد اعتماد دشمنان قرار می گیرند و زمینه ضربه به نظام اسلامی را برای آنان فراهم می کنند اما بیداری عظیم و شوق آفرین ملت، ایمان آنان و علاقه مندی و پایبندی مردم به مبانی نظام، پشتیبانی پروردگار را به همراه آورده است و ملت و کشور در زمینه های مختلف به پیش رفته اند.

ایشان با تأکید مجدد بر مرزبندی با دشمنان نظام اسلامی، در مسایل اصلی و هویتی، اختلاف نظر در مسائل فرعی را حتی موجب پیشرفت دانستند و افزودند: هر حرفی و هر اقدامی ابتدا باید با وظیفه اصلی یعنی حفظ و تقویت نظام اسلامی سنجیده و سپس بیان یا انجام شود.

رهبر انقلاب اسلامی در تشریح علت تکرار مکرر ضرورت بصیرت خواص به غفلت برخی خواص در دوران مشروطه اشاره کردند و افزودند: در آن هنگام ماهیت حقیقی توطئه های غربزده ها کشف نشد و آن انحراف اساسی بوجود آمد اما این اشتباه نباید تکرار شود.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به حساسیت امام خمینی و برخورد بسیار قاطع ایشان در مقابله با جریانهای مخالف قانون قصاص اسلامی افزودند: امام جامع الاطراف ما، ماهیت حقیقی آن مسئله را درک کرد و به همین علت آن گونه برخورد نمود.

رهبر انقلاب اسلامی، حساسیت برروی کلیت نظام را اصل شمردند و با تاکید بر لزوم تفکیک مسایل درجه دو با مسایل اصلی افزودند : در مسایل فرعی اختلاف نظر مهم نیست و قابل حل است اما باید با مرزبندی روشن در مسائل اصلی، صف کسانی که پایبند هویت نظام هستند با کسانی که مخالف دینداری مردمند و با قانون معارضه می کنند مشخص شود .

ایشان نظام اسلامی را کشتی نجات خواندند و با تأکید بر دعوت از همه افراد و عناصر برای حضور در چارچوب نظام افزودند: افرادی که حاضر نیستند قانون و رأی اکثریت را قبول کنند و نقطه قوتی همچون انتخابات افتخارآفرین چهل میلیونی را تبدیل به نقطه ضعف می کنند عملاً خود را از این کشتی نجات خارج می کنند و صلاحیت حضور در چارچوب نظام اسلامی را از دست می دهند که از دست داده اند.

حضرت آیت الله خامنه ای در بخش دیگری از سخنانشان، مسئله مجلس خبرگان را بسیار مهم و استثنایی خواندند و افزودند: خبرگان مجموعه علمای صاحب نام و مورد اعتماد مردم در همه قضایا به ویژه مسئله بسیار مهم انتخاب رهبری و مسائل مربوط به آن هستند.

رهبر انقلاب اسلامی همچنین با تشکر از اعضای خبرگان و رئیس محترم آن ابراز امیدواری کردند تلاشهای آنان مورد رضای پروردگار قرار گیرد.

در ابتدای این دیدار آیت الله هاشمی رفسنجانی، رییس مجلس خبرگان گفت: این اجلاسیه خبرگان تحت تأثیر حضور گسترده مردمی در راهپیمایی 9 دی و 22 بهمن، از نشاط و آمادگی بیشتری برخوردار بود و جلسات طولانی مجلس خبرگان در فضایی آرام و توأم با انگیزه بالا برگزار شد.

بنا بر گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری،آیت الله هاشمی رفسنجانی افزود: علاوه بر اعضای مجلس خبرگان، دو میهمان، اوضاع داخلی و سیاست خارجی را تشریح کردند.

آیت الله هاشمی شاهرودی نایب رییس مجلس خبرگان در گزارشی از دو روز اجلاس خبرگان گفت: هفتمین اجلاسیه دوره چهارم مجلس خبرگان با سخنان ریاست مجلس آغاز شد و در ادامه چند تن از اعضای مجلس خبرگان به طرح دیدگاههای خود پرداختند.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » جواد رحیمی ( پنج شنبه 88/12/6 :: ساعت 6:1 عصر )
»» شعر امام زمان(عج)

چشم در راهیم اما قاصدی در راه نیست

جمعه هم آمد ولی آن جمعه دلخواه نیست


ما کجا و نورباران شب دریا کجا!

قطره در خواب و خیالِ جذر و مد ماه نیست


ما کجا و بارگاه حضرت خوبان کجا!

هر گدایی، لایق هم صحبتی با شاه نیست


عشق، اینجا بین آدم ها غریب افتاده است

پایمردی کن برادر! یوسفی در چاه نیست


بارمان را آب برد و تازه فهمیدیم که

در بساط خالی ما، آه حتی آه نیست


ریشه در خاکیم و دم از آسمان ها می زنیم

بت پرستانیم و مثل ما کسی گمراه نیست


تک سوار قصه ها، یک روز می آید ولی

جز خدا از پشت پرده، هیچ کس آگاه نیست

 

اللهم عجل لولیک الفرج

 

و العافیه و النصر

 و جعلنا من خیر اعوانه و انصاره

 و المستشهدین بین یدیه

 

منبع: وبلاگ مهدیار



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » جواد رحیمی ( پنج شنبه 88/12/6 :: ساعت 5:55 عصر )
»» الهم عجل لولیک الفرج

نیمه شعبان امام زمان مهدی موعود



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » جواد رحیمی ( پنج شنبه 88/12/6 :: ساعت 5:45 عصر )
»» آغاز امامت امام زمان(عج)

سلام بر مهـــدی موعود
سلام بر مهدی، آخرین حجت خدا و درود بر روزی که امامتش آغاز شد؛
سلام بر مهدی و درود بر روزی که قیام می کند؛
سلام بر مهدی و درود بر زمانی که چهره اش را از پس نقاب غیبت، به تماشای همه آرزومندان می گذارد؛
و سلام بر روزی که با حضورش طومار مدعیان را درهم می پیچد تا جهانیان سیمای راستین دین خدا را به نظاره نشینند.
... و چه پرمعناست نهم ربیع الاول
که سال روز مرگ فرعون امت است، همان که انحراف را بنیان نهاد و باطل را تحکیم کرد؛
همان که حق را خانه نشین کرد و ناموس الهی را در میان کوچه و بازار تحقیر کرد؛
و سال روز آغاز امامت اوست؛ همان که می آید تا سالیان سال غربت حق را پایان بخشد و پایانی خوش و همراه با عدالت برای جهان رقم زند، انشاءالله
ایام بزرگ تولی و تبری بر همه شیعیان مبارک باد.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » جواد رحیمی ( پنج شنبه 88/12/6 :: ساعت 5:37 عصر )
<      1   2   3   4   5   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

میلاد مهدی
شعر امام زمان(عج)
[عناوین آرشیوشده]